ديوانه اي زخمي از تيمارستان مي گريزد و در خانه اي غيرمسكوني پناه مي گيرد. در اين خانه «سيمين» كه به تازگي شوهرش را از دست داده به همراه فرزندش زندگي مي كند. سيمين با جواني به نام «سعيد» آشنا مي شود و با وجود او اميدواري تازه اي به ادامه ي زندگيش پيدا مي كند.
نظرات