متن آهنگ نقاب علی زند وکیلی
تو آن غمی که خون چکیده در جامت جهنمیست میان قلب آرامت
مرا مبر به سرزمین بدنامت به گوشه ی سکوت بی سرانجامت
تو آن غمی که خنده بر لبت داری به صورتت نقاب معرفت داری
به جز بغض بگو چه در دلت داری بی عشق چگونه امنیت داری
…
تو آن غمی که خون چکیده در جامت جهنمیست میان قلب آرامت
مرا مبر به سرزمین بدنامت به گوشه ی سکوت بی سرانجامت
تو آن غمی که خنده بر لبت داری به صورتت نقاب معرفت داری
به جز بغض بگو چه در دلت داری بی عشق چگونه امنیت داری
…
نظرات