جمشید کامیار برای تهیه ی هدیه ی جشن تولد همسرش مریم از موجودی صندوق شرکت برداشت می کند. هرمز و جواد، از دوستان خلافکار جمشید، سرپرستی گروهی را به عهده دارند که زنان را اغفال می کنند و به گمراهی می کشانند. آنها برای از هم پاشاندن کانون خانوادگی جمشید او را پای میز قمار می کشانند و با تقلب پول هائی را که او از گاوصندوق شرکت سرقت کرده می برند، و او را به همسرش بدبین می کنند تا پس از جدائی آن دو مریم را به فساد بکشانند و…
نظرات