رحمان (آرش) و مژگان (زری)، که پدر و مادر خود را از دست داده اند، آواره ی کوچه و خیابان می شوند و از هم جدا می افتند. رحمان با قاسم (غلامرضا سرکوب) آشنا می شود و او سعی می کند راه و روش دزدی را به رحمان بیاموزد؛ اما رحمان نمی پذیرد و به کار آبرومندی می پردازد. مژگان نیز توسط مرد نیکوکاری (عبدالله بوتیمار) به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. رحمان (فیروز) با لاله (هاله)، که در کاباره کار می کند و فرزند فلجی (داریوش) دارد، آشنا می شود و برای معالجه ی فرزند او به ناگزیر پیشنهاد دزدی قاسم از یک جواهر فروشی را می پذیرد و …
نظرات