علي با مرد متمولي به نام دارا آشنا مي شود و به عنوان فردي امين در كارخانه ي او به كار مي پردازد. علي به تدريج شيفته ي شيرين دختر دارا، مي شود؛ اما پرويز ، مباشر دارا، كه خود را به شيرين علاقمند نشان مي دهد و در صدد تصاحب ثروت دارا است، دارا را نسبت به علي بدگمان مي كند و با طرح نقشه اي موجب مي شود كه علي از كارخانه اخراج شود.
نظرات